دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 15644
تعداد نوشته ها : 13
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 

 

سلام بر تو که راه خانه دوست را مى‏دانى. سلام بر سلام‏هاى تو، سلام بر گریه‏هاى تو در دشت‏هاى زرد غیبت، سلام بر تو که وعده خدایى، موعود زمانى، شکوه زمینى.

ستارگان تمام شده‏اند، دیگر ستاره‏اى براى شمردن نمانده است. شب را سرِ بیدارى نیست و روز بهانه آمدن ندارد. جمعه‏ها، چه دلگیر روزهایى است! هفته‏ها چه انباشته ایامِ خالى از لطفى است!

سال شمار عمر ما، به دست باد ورق مى‏خورد، برگ از گل مى‏هراسد و باد از ابر، اما من سخن گفتن با تو را از عندلیبان باغ آموختم، همان مرغانى که همیشه گل را میان جنگل شاخه‏ها گم مى‏کنند.

اى صبح‏ترین خواب یوسفان! با چشم این همه یعقوب چه خواهى کرد؟ تبار ابراهیم در گذر از آتش انتظارند! هرلحظه فرجنامه ظهور مى‏خوانند و دمساز با عاشقانند.

 


دسته ها :
شنبه بیست و ششم 5 1387
X